جدول جو
جدول جو

معنی رایانه ای - جستجوی لغت در جدول جو

رایانه ای
جهاز كمبيوترٍ
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به عربی
رایانه ای
Computerized
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به انگلیسی
رایانه ای
informatisé
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به فرانسوی
رایانه ای
কম্পিউটারাইজড
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به بنگالی
رایانه ای
کمپیوٹرائزڈ
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به اردو
رایانه ای
ya tarakilishi
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به سواحیلی
رایانه ای
คอมพิวเตอร์
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به تایلندی
رایانه ای
informatizado
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
رایانه ای
computergestützt
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به آلمانی
رایانه ای
комп'ютеризований
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به اوکراینی
رایانه ای
skomputeryzowany
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به لهستانی
رایانه ای
计算机化的
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به چینی
رایانه ای
informatizado
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به پرتغالی
رایانه ای
computerizzato
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
رایانه ای
gecomputeriseerd
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به هلندی
رایانه ای
компьютеризированный
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به روسی
رایانه ای
संगणकयुक्त
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به هندی
رایانه ای
terkomputerisasi
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
رایانه ای
ממוחשב
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به عبری
رایانه ای
コンピュータ化された
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به ژاپنی
رایانه ای
전산화된
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به کره ای
رایانه ای
bilgisayarlaştırılmış
تصویری از رایانه ای
تصویر رایانه ای
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از رایانه ای کردن
تصویر رایانه ای کردن
Computerize
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رایانه ای شدن
تصویر رایانه ای شدن
Computerization
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رایانه ای کردن
تصویر رایانه ای کردن
оцифровывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رایانه ای شدن
تصویر رایانه ای شدن
компьютеризация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رایانه ای کردن
تصویر رایانه ای کردن
computergestützt arbeiten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رایانه ای شدن
تصویر رایانه ای شدن
Computerisierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رایانه ای کردن
تصویر رایانه ای کردن
комп'ютеризувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رایانه ای شدن
تصویر رایانه ای شدن
комп'ютеризація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رایانه ای کردن
تصویر رایانه ای کردن
komputeryzować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رایانه ای شدن
تصویر رایانه ای شدن
informatyzacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رایانه ای کردن
تصویر رایانه ای کردن
计算机化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رایانه ای شدن
تصویر رایانه ای شدن
计算机化
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رایانه ای کردن
تصویر رایانه ای کردن
informatizar
دیکشنری فارسی به پرتغالی